شیرینی این روزها با آینازم
عزیز دل مامان،دخترقشنگم. میخوام توی این پست مخاطبم خودت باشی، میخوام از
شیرینی ها و شیطنتهات بگم،
میخوام اینقدر لذت با تو بودن ذهن و وجودمو پر کنه که هیچ فرصتی واسه فکر کردن به بعضی چیزها نباشه
اما حالا اشاره ای به این روزها می کنم چون می دونم شیرین تر از این دیگه واسم بوجود نمیاد.
این روزها صدای قشنگت گوشهامو نوازش میده، مدام در حال گفتن: دَ دَ، بَ بَ و مَ مَ هستی، وایییییییییییی چقد خوبه که دارمت.
توی چهار دست و پا رفتن ماهر شدی و دستتو به هرچی گیر بیاری میگیری و میخوای بلند شی، بمیرم مامان جون که چندبار هم افتادی و سرت زمین خورده، تا جایی که تونستیم خونه رو ایمن کردیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی