آینازآیناز، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

فرشته کوچک زندگی ما

واکسن 5ماهگی

1392/7/10 14:42
387 بازدید
اشتراک گذاری

امروز وقت واکسنت بود

صبح ساعت ٧ بیدار شدی و تو جات همش بازی می کردی منم که خواب الود خدا خدا می کردم بخوابی تا منم بتونم بخوابم ولی هی به من نگاه میکردی و صدا در می آوردی

البته من که حسابی از بد خوابیدنای تو بهره مند شدم !! 

از رو رفتم! بلندت کردم یه ذره باهات بازی کردم توام خوشحال بودی و می خندیدی..  

یکم خوابیدی ولی بازم دوباره غرغر کردی و داشتی بیدار میشدی..

باز بلند شدم و پستونک چپوندم دهنت که از خواب نپری !!

خدا امروز رو به خیر کنه.. کمبود خواب دااااارم....

دیدم فایده نداره باند شدم تا بریم واکسنتو بزنیم همین که دیدی دارم لباساتو عوض میکنم خوشحال شدی فکر کردی داریم میریم در در

وقتی رسیدیم خانوم بهداشت قد ووزنتو اندازه گرفت خدا شکر همه چی خوب بود .

قدت ٦٥

وزنت ٦٨٠٠

حالا نوبت واکسنه اول پاهاتو سفت کرردم و چشامو بستم و یه هو دیدم

اشکت در اومده بود.. قربونت برم.. اشکالی نداره

بعدش زود ساکت شدی الانم یکم بی حالی الهی مامان قربونت بره

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ایدا
24 مهر 92 17:49
ای شیطون!نمیذاری خالم بخوابه؟؟؟